محل تبلیغات شما
تا فراز موج گلها،طره زلفان رها کن. ای به هم پیوسته ابرو؛ آهوان دشتها را، شرم چشمان تو جادو لحظه ای گیسو بیفشان، طره زلفان رها کن. نقش تو بود آنکه آن شب، با نسیم صبحگاهی، گیسوان تاکها را، شانه میکرد. این تو بودی آنکه با من، لاله ها را بر می افروخت، در میان کوچه های روشنی، پیمانه می کرد. ای نهفته شوکت صدها غزل، در هر نگاهت، آمد آن دیوانه، آن زندانی چشم سیاهت. ای پریشانم گرفته، با پریشانی گیسو، ای به هم پیوسته ابرو، طره زلفان رها کن.

این من ، ما میشه یه روز...؟

صدام کن که دوباره بشم عاشق عاشق.. بیام با یه اشاره.. بیام با یه اشاره...یه اشاره...یه اشاره...

به یاد صاد که از دهانش خون جهید...

ای ,تو ,کن ,رها ,زلفان ,آنکه ,زلفان رها ,رها کن ,هم پیوسته ,به هم ,ای به

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

من کيستم!؟... 웃 유 اسکوتر برقی